- سگ جان
- سخت جان
معنی سگ جان - جستجوی لغت در جدول جو
- سگ جان ((سَ))
- پرطاقت، مقاوم
- سگ جان
- کسی که در برابر امراض و سختی ها مقاومت بسیار داشته باشد، سخت جان، جان سخت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آورتا
شاهرگ، ورید، حبل الورید
بی روح
سیرگان
آذان الارنب
آنکه به آسانی دست از جان نکشد آنکه به سهولت نمیرد، بیرحم سنگدل
گیاهی است از تیره گاو زبانیان که علفی و دو ساله است و ارتفاعش بین 40 تا 80 سانتیمتر میباشد رنگش سبز مایل به سفید است و در اراضی شن زار و خشک اغلب نقاط اروپا و آمریکای شمالی و آسیا (از جمله ایران) میرود. ریشه اش ضخیم و دراز و دوکی شکل و گوشتدار و برنگ خاکستری تیره است برگهایش نرم و سبز مایل به سفید و از کرکهای ظریفی پوشیده شده است. گلهایش به رنگ قرمز یا بنفش تیره و مجتمع به صورت خوشه و کوچکند و در ماه های اردیبهشت و خرداد ظاهر میگردد ریشه آن در طب مورد استفاده است لسان الکلب اذن الارنب
تاب آورد سخت جان
سه بار سه افعه
خانه سوم از نرد سه گاه
سخت دل، بی رحم، موذی
آنکه به سختی جان بدهد، جان سخت، کنایه از کسی که در سختی ها و بلا ها پایداری و استقامت داشته باشد، کنایه از خسیس و ممسک
سه تا، سه تایی، سه بار، سه چند، سه نوع، سه قسم
گیاهی از نوع گاوزبان با برگ های پوشیده از کرک، گل های خوشه ای قرمز یا بنفش، دانه های خاردار و ریشه ضخیم که بلندیش تا شصت سانتی متر می رسد و در اراضی خشک و شنی می روید
سگ آبی، حیوانی پستاندار از راستۀ جوندگان با سر گرد، گوشهای کوچک، پاهای پرده دار، دم پهن پوست لطیف و موهای خرمایی که در آب به خوبی شنا می کند و در کنار رودخانه ها به طور دسته جمعی خانه های محکم دو طبقه برای خود می سازند، در زیر شکمش غده ای معروف به جند بیدستر یا خایۀ سگ آبی قرار دارد که در طب قدیم به کار می رفت، ویدستر، قندس، بیدست، بادستر، سقلاب، هزد، سمور آبی، بیدستر
پرطاقت، خسیس
سه بار، سه مرتبه، سه دفعه
Inanimate, Lifeless, Lifelessly
неживой , безжизненный , безжизненно
выносливый
leblos
неживий , безжиттєвий , безжиттєво
витривалий
martwy, bez życia
wytrzymały
无生命的 , 毫无生气地
inanimado, sem vida
resistente